آقا کوروشآقا کوروش، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

آقا کوروش بزرگ مرد کوچک ما

اولین روز برای سوار شدن به اتوبوس

1393/1/19 13:55
نویسنده : بهرامی
232 بازدید
اشتراک گذاری

امروز روز 10 فروردین خونه مامان عزیز بودیم قرار بود بریم خونه دختر عمو شهلا  بابا همش میگفت باید با آژانس بریم من گفتم نه بالاخره حرف من شد آقا کوروش عزیزمونو بردیم با اتوبوس آزادی و با BRT رفتیم استاد معین تو بغل مامانی تو آغوشی بهت خیلی خوش میگذشت کلی هم خوابیدی بالاخره نزدیک خونه شهلا شروع به نق نق کردن کردی نمیدونم چرا همش گریه میکردی کلی تو رو بوسید اما انقدر گریه کردی که نمیتونستیم ساکتت کنیم کم کم که آروم میشدی باز بغل شهلا میرفتی صدات به آسمون میرفت فکر کنم دوست نداشتی دختر عمو شهلا کلی شام پخته بود اما به خاطر اینکه   آروم نمیشدی مجبور شدیم بریم خونه از خوش شانسیت عمه زهرا اومده بود آزادی با علی و یگانه بریم خونه مامان عزیز تو راه هم شام بخوریم آخه علی پسر عمه ات میگم هوس پیتزا کرده بود  تو خوده آزادی یه پیتزا فروشی دیدیم به نام مهتاب

رفتیم کلی پیتزا های مختلف سفارش دادیم اما اسمش  فقط پیتزا بود مزه پیتزا نمیداد بابات طبق معمول کلی حرف زد و مسخره بازی در آورد ما کلی خندیدم حدود ساعت 10 رسیدیم خونه مامان عزیز اینم یه روز از تعطیلات نوروز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)